farhang

فرهنگ و اثرات آن بر جامعه

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

وبلاگی بهتر

پنجاه و هفت ایده برای وبلاگ نویسی بهتر : چگونه وبلاگ داری کنیم


پنجاه و هفت ایده برای وبلاگ نویسی بهتر : چگونه وبلاگ داری کنیم۵۷ ایده برای وبلاگ نویسی موضوعی است که در این گفتار بدان خواهیم پرداخت شاید یک وبلاگ نویس با گشتن در وبلاگ دیگران بتواند ایده جدیده گرفته و آن را وبلاگ نویسی خود به کار ببرد. موارد که در این گفتار ذکر شده تنها می تواند ایده باشد و این موضوع که تا چه حد می تواند فایده داشته باشد بستگی به شرایط مختلف دارد ؛ باهم ۵۷ ایده‌ی برتر برای وبلاگ‌نویسی از وبلاگ سفسطه دنبال می کنیم که بسیار خواندنی و راهگشا است:
● حرف اول 
پیش می‌آید که که یک وبلاگ‌نویس هر روز پست‌های عالی بنویسد. اما یک وبلاگ‌نویس حرفه‌ای واقعا بر روی پست‌های خود کار می‌کند، روی آن وقت می‌گذارد و نتیجه‌اش را هم می‌بیند. در این پست چند ایده‌ی مفید برای وبلاگ‌نویسی در اختیارتان قرار می‌دهم که باعث افزایش ترافیک سایتتان می‌شود.
۱) یک پست بنویس و در آن حرف‌های موافقان و مخالفان موضوع مورد بحث را یادداشت کن.
۲) یک راهنما بنویس و در آن چیزی را آموزش بده.
۳) با یک آدم مهم در حوزه‌ی فعالیت خود مصاحبه کن.
۴) مسابقه‌ای برگزار کن و در آن از افراد سوالاتی بپرس.
۵) چیزهای مختلف را مورد بررسی قرار بده. مثل همان کاری که سایت Read/ Write Web انجام داده و ۱۰۰ عنوان برتر Technorati را مشخص کرده. 
۶) وقتی در جایی نظر می‌دهی، بهتر است طولانی و مفید باشد.
۷) یک پست بنویس و در آن به پرسش‌های بازدیدکنندگان پاسخ بده.
۸) یک لیست جامع در مورد موضوعی تهیه‌ و در آن ابزارهای مفید مربوط به آن را معرفی کن.
۹) یک بحث و موضوع مهم و چالشی مطرح کن. ( به مانند موضوعاتی که آقای مزیدی در مورد مهاجرت وبلاگ‌نویسان مطرح کرد.)
۱۰) در مورد وقایع اخیری که برای موضوعات دلخواهت اتفاق افتاده بنویس.
۱۱) از خوانندگانت بخواه که به تو موضوع پیشنهاد کنند.
۱۲) به جای تبادل لینک، بهتر است با مشارکت وبلاگ‌نویسان دیگر، وبلاگ‌های همدیگر را مورد نقد قرار دهید.
۱۳) با وبلاگ‌نویسان دیگر ارتباط برقرار کن و ایده‌های خود را به اشتراک بگذار.
۱۴) پست‌های دیگران را نقد کن.
۱۵) برای مطالب خود ارزش قائل شو و به آن‌ها تعصب داشته باش!
۱۶) آمارهای وبلاگ را بازدید کن و ببین بازدیدکنندگان بیشتر بوسیله‌ی چه کلمات طلایی‌ای وارد وبلاگ شده‌اند. در مورد همان کلمات بنویس.
۱۷) به سوالات بازدیدکنندگان بوسیله‌ی سوال‌های بیشتر پاسخ بده. ( مثل‌:…، آیا تو تا حالا به این موضوع فکر کرده بودی؟)
۱۸) یک پست بنویس و در آن مشکلی را حل کن.
۱۹) پست‌های دنباله دار بنویس.
۲۰) نتیجه‌ی تحقیقات خودت را در مورد موضوعی بنویس.
۲۱) پستی راجع به برترین‌ها و بدترین‌ها بنویس.
۲۲) پست‌های قدیمی را بوسیله‌ی ایده‌های جدیدتر، به روز کن.
۲۳) در پست‌هایت، دیگران را از اشتباه بودن چیزی باخبر کن.
۲۴) پست‌هایی برای تازه‌کاران بنویس.
۲۵) پست‌هایی برای خوانندگان حرفه‌ای بنویس.
۲۶) خبره‌ها و حرفه‌ای‌ها را برای نظر دادن دعوت کن.
۲۷) از خوانندگان بخواه که به پست‌های برترت، در بالاترین یا دیگ امتیاز بدهند.
۲۸) گاهی اوقات سبک نوشته‌ها و موضوعات را تغییر بده.
۲۹) یک پست بنویس و در آن مشکلات پیچیده‌ی دیگران را ساده و حل کن.
۳۰) یک راهنما در مورد حرفه و شغلت بنویس.
۳۱) کتاب‌های مختلف را بخوان، شاید موضوعی برای نوشتن در ذهنت ایجاد شد.
۳۲) به یک نقد و مقاله واکنش نشان بده و جواب آن را در پستت بنویس.
۳۳) پست‌هایت را با استفاده از تصاویر آراسته کن.
۳۴) پستی راجع به یک چیز معروف بنویس و کاربردهای آن را بیان کن. ( مثل : کاربرد توییتر برای وبلاگ‌های آموزشی و …)
۳۵) لینک‌های مربوط به نوشته‌ات را در پست قرار بده.
۳۶) از تصاویر، به جا و درست استفاده کن. زیرا یک تصویر به جای هزار کلمه صحبت می‌کند.
۳۷) کتابی راجع به موضوعات مطرح شده در وبلاگت بخر و از آن ایده بگیر.
۳۸) در مورد یک شخصیت بنویس.
۳۹) استفاده‌ی بهتر از چیزی را در پستت آموزش بده.
۴۰) به آرشیو وبلاگ‌های رقیبت نگاه کن و پست‌های قدیمی آن‌ها را با ایده‌های بهتر به روز کن. ( یه وقت کپی پیست نکنی.)
۴۱) در مورد رازهای ناشناخته‌ی موضوعی در پستت بنویس.
۴۲) گزارش خود درباره‌ی یک رویداد را بنویس. ( مثل : گزارش یک کنفرانس )
۴۳) استدلال‌های دیگران در رابطه با موضوعی را تشریح کن.
۴۴) پست‌های طولانی دیگران را خلاصه کن.
۴۵) پستی راجع به پیشرفت و تاریخچه‌ی موضوع دلخواهت بنویس.
۴۶) پست‌های دیگران را در پست خود ادامه بده و آن‌ها را کامل کن.
۴۷) یک پست بنویس و توطئه‌ای را بر ملا کن! ( مثل بوجود آمدن گروه‌های بدکار در بالاترین و … )
۴۸) جوایزی برای خوانندگانت در نظر بگیر.
۴۹) یک پست بنویس و خطرات موجود در چیزی را بازگو کن.
۵۰) وبلاگ خود را تبدیل به یک وبلاگ گروهی و دیگران را در نوشتن سهیم کنید.
۵۲) پستی راجع به شباهت‌ها و تفاوت‌های چیزی بنویس.
۵۳) چیز مفیدی را پیشنهاد بده و درباره‌ی آن بنویس.
۵۴) نظرسنجی راه بنداز و نتایج آن را در پستی بررسی کن.
۵۵) از خوانندگان ثابتت بخواه تا ابزار و لینک‌های مفید خود را به ایمیلت بفرستند و در پستی به آن اشاره کن.
۵۶) یک هفته را فقط به یک موضوع خاص اختصاص بده.
۵۷) برای هریک از روزهای هفته یک موضوع خاص در نظر بگیر.
و …
منبع: اصلی مقاله 
Weblog:I Help You Blog
http://www.ihelpyoublog.com
I Help You Blog
منبع فارسی مقاله 
۵۷ ایده‌ی برتر برای وبلاگ‌نویسی
http://bikhoda.wordpress.com/۲۰۰۷/۰۷/۳۱/۵۷-great-posting-ideas
وبلاگ سفسطه زندگی 
http://yazdit.mihanblog.com/More-۱۱۶۹.ASPX  
موافقین ۰ مخالفین ۰

زندگی بهتر

فکر کردن به مرگ باعث بهتر شدن زندگی می‌شود

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

فکر کردن به مرگ ,آگاهی از مرگ

فکر کردن به مرگ می‌تواند خیلی خوب باشد. آگاهی از مرگ می‌تواند سلامت جسمی شما را ارتقا بخشیده و کمکتان می‌کند اهداف و ارزش‌هایتان را براساس تحلیل جدیدی از این تحقیقات جدید، دوباره اولویت‌بندی کنید. حتی فکر کردن ناخودآگاه درمورد مرگ -- مثلاً رد شدن از کنار قبرستان -- می‌تواند تغییرات مثبتی در شما ایجاد کرده و باعث شود بیشتر به دیگران کمک کنید.

تحقیقات گذشته نشان می‌داد که فکر کردن درمورد مرگ مخرب و خطرناک است و موجب بروز حرص و خشونت در انسان‌ها می‌شود. این تحقیقات براساس تئوری مدیریت وحشت (TMT) بودند که عنوان می‌کند ما اعتقادات فرهنگی خاصی برای کنترل احساسمان نسبت به مرگ داریم اما این تحقیقات مزایا و فواید احتمالی آگاهی از مرگ را بررسی نکرده‌اند.

کنت ویل، سرپرست تحقیق جدید درمورد فکر کردن به مرگ می‌گوید، «تمرکز حقیقات TMT بر روی گرایشات منفی و رفتارهای مضر آنقدر در این حیطه تاثیر داشته است که خیلی‌ها به تازگی عنوان کرده‌اند که آگاهی از مرگ نیرویی تاریک از تخریب اجتماعی است. درک چندان جالبی از اینکه چطور آگاهی از مرگ  به صورت روزمره می‌تواند گرایشات و رفتارها را تا حدی تقویت کند که آسیب رساندن به خود و دیگران در فرد به حداقل ممکن برسد و سلامت او نیز ارتقا یابد.»

ویل و همکاران او برای ساخت یک الگوی جدید از نوع تفکر ما نسبت به مرگ خودمان، بررسی گسترده‌ای بر روی تحقیقات اخیر در این زمینه انجام دادند. آنها نمونه‌های متعدد از تحقیقات هم آزمایشگاهی و هم زمینه‌ای پیدا کردند که جنبه‌ای مثبت از به یادآوری طبیعی از مرگ را نشان می‌داد.
ویل به تحقیقی از ماتیو گایلیوت و همکارانش در سال ۲۰۰۸ اشاره می‌کند که چطور حتی از نظر فیزیکی نزدیک بودن به یک قبرستان باعث می‌شود میل فرد به کمک کردن به یک غریبه بالا رود. او می‌گوید، «محققان فرضیه می‌آورند که اگر ارزش فرهنگی کمک کردن برای افراد مهم شمرده شود، آنوقت بالا رفتن آگاهی از مرگ می‌تواند موجب بالا بردن میل به کمک کردن در آنها شود.»

این محققان افرادیکه از کنار یک قبرستان رد می‌شدند و آنهایی که یک خیابان بالاتر از قبرستان بودند را مورد مطالعه قرار دادند. دو بازیگر در هر مکان نزدیک به آن افراد یا درمورد ارزش کمک کردن به دیگران یا یک موضوع مرتبط صحبت می‌کردند و دقایقی بعد، بازیگر دیگری کتاب خود را به زمین می‌انداخت. محققان رفتار شرکت‌کنندگان تحقیق را بررسی کرده و ارزیابی کردند که چه تعداد از آن افراد به آن غریبه کمک کردند.

ویل می‌گوید، «وقتی از ارزش کمک کردن به دیگران صحبت شده و آن را چشمگیر کردند، تعداد شرکت‌کنندگانی که در کنار قبرستان به فردی که دفتر خود را به زمین انداخته بود برای برداشتن دفترش کمک کردند، ۴۰ درصد بیشتر از آنهایی بود که یک خیابان بالاتر از قبرستان بودند. تحقیقات زمینه‌ای و آزمایشگاهی دیگر هم همین نتایج را منعکس کردند و نشان دادند که آگاهی از مرگ می‌تواند ابراز تحمل، تساوی حقوق بشر، محبت، همدردی و آرامش‌طلبی را در افراد تقویت کند.»

به طور مثال در تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ توسط ایمو فریتشه در دانشگاه لایپزیگ انجام گرفت، نشان داد که چطور افزایش آگاهی از مرگ می‌تواند رفتارهای پایدار را در افراد تقویت کند. و تحقیقی که توسط زاخاری روس‌شیلد در دانشگاه کانزاس در سال ۲۰۰۹ انجام گرفت نشان داد که چطور بالا بردن آگاهی از مرگ می‌تواند بنیادگرایان امریکایی را تشویق کند نسبت به گروه مخالف خود با محبت و مصالحه بیشتر رفتار کنند.

فکر کردن به مرگ می‌تواند سلامت شما را هم تقویت کند. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که وقتی مرگ به افراد مختلف یادآوری شود، آنها انتخاب‌های بهتری در زمینه سلامتی خود خواهند داشت، مثلاً کرم ضدآفتاب بیشتری استفاده کرده، کمتر سیگار کشیده و بیشتر ورزش می‌کنند. در یک تحقیق که در سال ۲۰۱۱ انجام گرفت، مشخص شد که یاد مرگ باعث شد شرکت‌کنندگان تحقیق که زن بودند بیشتر تست‌های فردی سینه را انجام دهند. 

ویل اعتقاد دارد که تحقیقات در این زمینه می‌بایست بیشتر به سمت نشان دادن تاثیر مثبت محرک‌های یادآوری مرگ بر زندگی افراد برود نه اینکه آثار مخرب و درگیری‌های اجتماعی ناشی از آن را نشان دهد. 
منبع:مردمان 
 

موافقین ۰ مخالفین ۰

فرهنگ سلام در کشورهای مختلف


مردم در گوشه و کنار جهان چگونه به یکدیگر «سلام» می‌کنند؟

 

آداب و رسوم, فرهنگ سنتی ژاپنی ها

اگر اهل گشت و گذار باشید و به کشورهای دیگر سفر کرده باشید، حتما متوجه تفاوت فرهنگی در کشورهای مختلف شده اید. تفاوتی که در زوایای گوناگون زندگی مردم دیده می شود؛ از نوع گویش و پوشش گرفته تا شیوه رفتار و کردار.
این تفاوت آن گونه است که گاهی شیوه معاشرت و رفتار مردم در کشوری خاص برای اهالی سایر مناطق عجیب و حتی غیرقابل قبول به نظر می رسد.

روسیه؛ دست دادن های سفت و محکم
یکی از مشخص ترین ویژگی های روس ها روحیه سرد و خشک شان است. بنابراین هیچ وقت نباید از یک فرد روس توقع داشته باشید در اولین برخورد با گرمی و محبت شما را بپذیرد و هنگام ملاقات روی لبش لبخندی دوستانه و گرم نقش ببندد.

در روسیه معمولامردم هنگام ملاقات با یکدیگر چنان محکم دست می دهند که تصور می شود با این فشار می خواهند انگشت های طرف مقابل را بشکنند! در تمام مدت دست دادن هم حتما باید در چشم هم نگاه کنند تا نسبت به فرد مقابل بی احترامی نکرده باشند. البته زمانی که یک مرد با یک زن دست می دهد، مسلما بیشتر رعایت می کند و چندان فشاری به دست های او وارد نخواهد کرد.

در ضمن، روس ها باور دارند هنگام دست دادن حتما باید دستکش ها را از دست تان در بیاورید و هر قدر هم که هوا سرد و گزنده باشد، نباید با دستکش دست بدهید.

کامبوج؛ دست های بالاتر، احترام بیشتر
اگر کسی در برابر شما دست هایش را در حالتی که کف آنها را به هم چسبانده است، مقابل قفسه سینه اش بگیرد، چه فکری می کنید؟ حتما با خودتان می گویید در حال دعا کردن است یا درخواستی از شما دارد. اما اگر در کامبوج باشید، باید بدانید که این کار نشانه سلام کردن است. مردم کامبوج وقتی می خواهند با یکدیگر سلام و احوالپرسی کنند، بدن شان را در چنین وضعی قرار می دهند. نکته جالب دیگر این است که هر چه دست های فرد بالاتر باشد، نشان دهنده احترام بیشتری است که او نسبت به طرف مقابل ابراز می کند. برای همین مردم کامبوج سعی می کنند هنگام سلام دادن، دستشان را خیلی پایین نگیرند.

دست تکان دادن؛ سلام یا خداحافظ
در بیشتر کشورهای دنیا، دست تکان دادن به معنای سلام کردن یا خداحافظی است. اما در کشورهای شرق آسیا این کار بیشتر نمایشی به حساب می آید و در بعضی کشورها مانند ژاپن یا آمریکای لاتین به معنای «نه» یا به طور کلی پاسخ منفی است.

در هندوستان هم دست تکان دادن به معنای این است که از طرف مقابل بخواهیم به طرف ما بیاید. بنابراین مشخص است که اگر کاری را بدون آگاهی از فرهنگ و سنت کشورهای دیگر انجام دهیم، گاه حتی ممکن است آنچه منظورمان بوده به اشتباه به طرف مقابل منتقل شود و نتوانیم نظر خود را بیان کنیم. اینها فقط گوشه ای از تفاوت های فرهنگی مردم دنیا در مورد آداب معاشرت و یک سلام و احوالپرسی ساده است. پس اگر قصد سفر دارید، داستان مفصل اختلاف های فرهنگی را از این مجمل بخوانید.

آلمان؛ بلند صحبت نکنید
صحبت کردن در حالی که دست های فرد در جیبش است، از نظر خیلی ها پسندیده نیست اما آلمانی ها این کار را بشدت بد می دانند و آن را بی احترامی بزرگی به حساب می آورند.

آنها مردمی قانونمند هستند که بیشتر از سایر مردم دنیا برای خودشان قانون و مقررات دارند. بنابراین وقتی قرار است با یکی از اهالی این کشور ملاقات کنید، باید حواستان خیلی جمع باشد. بلند صحبت کردن یا آدامس جویدن در جمع از نظر آنها کار خوبی نیست و انتظار هم ندارند کسی برای کار اداری به خانه آنها تلفن بزند؛ مگر در مواقع اضطراری.

چینی ها؛ سلام کردن فقط با یک حرکت
در چین هم مانند بسیاری دیگر از نقاط دنیا، دست دادن شیوه معمول و مرسوم ملاقات هاست اما گاهی مردان چینی ترجیح می دهند حرکات سر را هم به دست دادن شان اضافه کنند. خانم ها هم معمولافقط با هم دست می دهند. در این کشور پهناور گاهی حتی فرصت سلام کردن هم چنان محدود است که آنها ناچار می شوند فقط به حرکت دادن سر اکتفا کنند.

اما هنگامی که با یک گروه چینی آشنا می شوید، ممکن است آنها با دست زدن به شما خوشامد بگویند که انتظار می رود شما هم با آنها دست بزنید و جوابشان را بدهید. خوب است بدانید اگر با چینی ها ملاقات می کنید، همیشه باید آنها را با نام خانوادگی شان صدا بزنید و تا زمانی که خودشان از شما نخواسته اند، به هیچ وجه اسم کوچک شان را به کار نبرید.
البته اگر روزی به چین سفر کردید و با کسی همصحبت شدید، یادتان باشد چینی ها اغلب خیلی رک و مستقیم حرف نمی زنند.

ایتالیا حرکات بدن به جای کلام
ایتالیایی ها بیشتر از این که منظورشان را با کلمات و جملات بیان کنند، از زبان بدن کمک می گیرند. آنها به نگاه چشم در چشم اهمیت زیادی می دهند و هنگام صحبت حتما باید به صورتشان نگاه کنید. زمانی که فرد بزرگ تری وارد می شود، حتما باید از جای خود بلند شوید و به او احترام بگذارید.
همچنین هنگام ورود به ساختمان، مردها باید کلاه خود را در بیاورند ولی از نظر ایتالیایی ها در آوردن کفش کاری ناپسند است.

استرالیایی ها فقط صندلی جلوی تاکسی
استرالیایی ها آدم های خوش قولی هستند و برای همین اگر قرار ملاقاتی با آنها داشته باشید حتما باید حدود 15 دقیقه زودتر از ساعت تعیین شده در محل ملاقات حاضر شوید؛ در غیراین صورت، آنها رفتار شما را بی احترامی به حساب می آورند. در ضمن اگر آنها بخواهند سوار تاکسی شوند حتما در صندلی جلوی ماشین خواهند نشست؛ چون کسی که به تنهایی روی صندلی عقب می نشیند از نظر آنها آدمی مغرور است و با این کار می خواهد ژست بگیرد.

سنگاپور؛ آدامس جویدن ممنوع!
در سنگاپور هیچ وقت نباید سر کسی را لمس کنید؛ حتی بچه ها. در این کشور قوانین خاصی هم وجود دارد که بی توجهی به آنها می تواند مشکلات زیادی را برای فرد ایجاد کند، مثلاسیگار کشیدن در مکان های عمومی یا جویدن آدامس ممنوع است.

همچنین خوب است بدانید در این کشور هیچ شهروندی نباید در خیابان آب دهان بریزد؛ در غیر این صورت پلیس حتما با او برخورد خواهد کرد.

آداب و رسوم, فرهنگ سنتی ژاپنی ها

فرانسه؛ خمیازه نکشید
خمیازه کشیدن و خاراندن بدن و همچنین جویدن آدامس در محیط های عمومی در کشور فرانسه اصلاپذیرفته شده نیست و فرانسوی ها این کار را بسیار بی ادبانه می دانند. در این کشور برخلاف بسیاری دیگر از نقاط دنیا، اگر مهمان کسی شدید حتما باید صبر کنید تا میزبان غذایش را شروع کند .

یونان؛ فریادهای دوست داشتنی
مردان یونانی وقتی به هم می رسند، اگر آشنا و صمیمی نباشند فقط با یکدیگر دست می دهند و البته سعی می کنند هنگام دست دادن چشم در چشم طرف مقابل داشته باشند.

اما دوستان صمیمی و اعضای خانواده، شیوه دیگری دارند؛ آنها وقتی همدیگر را می بینند به آرامی به پشت هم ضربه می زنند و یکدیگر را در آغوش می گیرند و با این کار علاقه خود را به دیگری نشان می دهند. این قضیه در مورد خانم ها فرق می کند و آنها اغلب وقتی دوستی را می بینند، گونه همدیگر را می بوسند. زمانی که خانم ها برای اولین بار با یکدیگر ملاقات می کنند نیز دست دادن تنها راه برقراری ارتباط است.

در ضمن باید بدانید یونانی ها معمولابا صدای بسیار بلند و با هیجان زیادی صحبت می کنند که شاید برای مردم دیگر نقاط دنیا عجیب و غیرمعمول باشد. گاهی ممکن است به اشتباه تصور شود که آنها در حال فریاد کشیدن هستند یا دعوایی میانشان رخ داده است، در حالی که این شیوه معمول صحبت کردن مردم یونان با یکدیگر است. آنها هنگامی که با هم صحبت می کنند ترجیح می دهند نزدیک به هم بایستند و حتی دور بودن از فرد گوینده را بی احترامی تلقی می کنند.

سوئیس مراقب دست ها باشید
سوئیسی ها هم قوانین جالبی دارند. آنها بیشتر از بقیه مردم دنیا به وقت شناسی اهمیت می دهند و اصلاخوششان نمی آید مهمانان شان دیر برسند. نکته جالب دیگر این است که هنگام صرف غذا در ملاقات های رسمی باید دست ها را روی میز بگذارید و نه روی پاهایتان؛ البته در تمام این مدت هم باید مراقب باشید که آرنج ها روی میز نباشد.
کوتاه و مرتب کردن ناخن ها در حضور فردی دیگر نیز از نظر آنها کاری بی ادبانه است.

تونس؛ دست دادن های گرم و طولانی
تونسی ها هنگامی که یکدیگر را ملاقات می کنند، به گرمی با هم دست می دهند و البته مدت زمانی به نسبت طولانی، این کار را ادامه می دهند. آنها با انجام چنین کاری می خواهند محبت و صمیمیت بیشتری را بین خودشان و طرف مقابل ایجاد کنند. البته در صورتی که فردی را اصلانشناسند یا برای اولین بار با او ملاقات کنند، یک دست دادن کوتاه یا تکان دادن سر هم کافی خواهد بود. خانم های تونسی هم وقتی به یکدیگر می رسند، همدیگر را یک بار می بوسند.

دست دادن های طولانی
در کشورهای عربی مردها معمولابا هم دست می دهند و یکدیگر را در آغوش می گیرند اما دست دادن عرب ها معمولا طولانی تر از اروپایی هاست ولی نه به محکمی دست دادن آنها. زن ها و مردها نیز به طور معمول در اجتماع تماسی با یکدیگر ندارند و با هم دست نمی دهند.

هندوستان؛ تعظیم قبل از دست دادن
هندی ها وقتی به یکدیگر می رسند، در حالی که کف دست هایشان را به هم چسبانده اند کمی خم می شوند و سرشان را پایین می آورند. این کار معمولاقبل از دست دادن در ملاقات های رسمی انجام می شود. خانم های هندی معمولاچندان تمایلی ندارند که با مردها دست بدهند و به همین دلیل فقط همان رسم دیرین را انجام می دهند.

زمانی که هندی ها با بزرگ ترها ملاقات می کنند ابتدا باید با دست راست شان پای فرد بزرگ تر را لمس کنند و پس از آن، دستشان را به قفسه سینه خود بزنند و بعد می توانند کف دست ها را به هم بچسبانند و سلام کنند.

موضوع جالب توجه در هندوستان این است که آنها چندان تمایلی به در آغوش گرفتن یکدیگر یا بوسیدن ندارند و از این کار خودداری می کنند.

موزامبیک؛ دست زدن قبل از سلام
مردم موزامبیک به سلام کردن خیلی اهمیت می دهند. در این کشور زمانی که دیگران را می بینید و مدتی با آنها همراه هستید، حتما باید سلام و احوالپرسی کنید؛ حتی اگر آنها را نشناسید. در بعضی از مناطق این کشور مردم قبل از سلام کردن و دست دادن، سه مرتبه دماغ شان را با دست لمس می کنند و پس از آن دستشان را به طرف فرد مقابل دراز خواهند کرد.

نکته قابل توجه این است که در موزامبیک اگر دو مرد در حالی که دست های یکدیگر را در دست گرفته اند، در خیابان قدم بزنند و راه بروند اصلاجای تعجب ندارد و از نظر آنها کار عجیبی انجام نشده است. آنها با گرفتن دست یکدیگر فقط محبت و صمیمیت شان را نشان می دهند.

ژاپن؛ تعظیم به جای دست دادن
در سرزمین خورشید تابان، زمانی که مردم با یکدیگر ملاقات می کنند یا هنگام خروج از منزل، تعظیم کردن را به دست دادن و در آغوش گرفتن ترجیح می دهند. هنگام تعظیم هم هرقدر بیشتر خم شوند و مدت بیشتری را در این وضع بمانند، احترام بیشتری به فرد مقابل گذاشته اند.
البته با این که دست دادن در فرهنگ سنتی ژاپنی ها جایی ندارد ولی برای کسانی که اهل سایر کشورها هستند یا در ملاقات های رسمی و کاری معمولاتعظیم کردن جای خود را به دست دادن می دهد.

منبع:jamejamonline.ir




موافقین ۰ مخالفین ۰

تفاوت لرها با کردها در پذیرش وبیان هویت قومی

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زندگی آلمانیها


مختصات۵۲°۳۱′ شمالی ۱۳°۲۳′ شرقی

جمهوری فدرال آلمان
Bundesrepublik Deutschland
پرچم آلمان نشان ملی آلمان
پرچم نشان
شعار ملیEinigkeit und Recht und Freiheit (یگانگی، حق و آزادی)
سرود ملی: بند سوم Lied der Deutschen
سرود آلمانی ها
جایگاه کشور آلمان روی نقشه
پایتخت
 - مختصات جغرافیایی
برلین
بزرگ‌ترین شهر برلین
زبان رسمی آلمانی
نوع حکومت جمهوری پارلمانی فدرال
یوآخیم گاوک
آنگلا مرکل
نوربرت لامرت
هورست سیهوفر
تشکیل
 امپراتوری مقدس روم
 یکپارچگی
 جمهوری فدرال
 اتحاد
۲ فوریه ۹۶۲
۱۸ ژانویه ۱۸۷۱
۲۳ مه ۱۹۴۹
۳ اکتبر ۱۹۹۰
مساحت
 - کل
 
 - آب‌ها (٪)
 
‪۳۵۷۱۲۱٫۴۱ km² ‫(۶۳ام)

۲،۴۱۶
جمعیت
 - برآورد ۲۰۱۰
 - تراکم جمعیت
 
‪۸۱،۷۹۹،۶۰۰ ‫(۱۶ام)
‪۲۲۹/km² ‫(۵۷ام)
تولید ناخالص داخلی
(برابری قدرت خرید)
 - کل
 - سرانه
براورد ۲۰۰۹۱

۲۸۰۶ میلیارد دلار ({{{رتبه تولید ناخالص داخلی}}})
۴۵٬۲۱۲ دلار (۲۰ام)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۱) ۰٫۹۰۵ (۹ام) – خیلی بالا
شاخص جینی (۲۰۰۶) ۲۷ – پایین
واحد پول یورو ()۲(۲۰۰۲ – حال) (‏EUR)
منطقه زمانی
 - در تابستان (DST)
CET (UTC+۱)
CEST (UTC+۲)
کد بین‌المللی خودرو
D
دامنه اینترنتی
.de ۳
پیش‌شماره تلفن
+۴۹
۱وب‌گاه IMF
۲ تا پیش از سال ۲۰۰۲مارک آلمان
۳ همچنین .eu، مشترک است با کشورهای عضو اتحادیه اروپا.


آلمان (به آلمانی: Deutschland) با نام رسمی جمهوری فدرال آلمان (به آلمانی: BRD:Bundesrepublik Deutschland)، کشوری در قاره اروپا با پایتخت برلین است. آلمان از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش وسوئیس و از غرب با فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند مرز دارد.[۱] مساحت آن ۳۵۷۱۲۱٫۴۱ کیلومتر مربع است و با ۸۲ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور اروپا است.[۲][۳]

اولین حضور جامعهٔ انسانی در سرزمین آلمان به ۵۰۰ هزار سال پیش و انسان‌های نئاندرتال بازمی‌گردد. رمی‌ها اولین گروه از انسان‌های متمدن بودند، که در آلمان ساکن شدند. تا سال ۸۰۰ میلادی آلمان حکومت مقتدری نداشت و مورد تاخت و تاز همسایه‌ها بود. در این سال شارلمانی توانست کشورهای رم را متحد کند، اما این اتحاد کوتاه مدت بود. از سرزمین‌های متعلق به وی، سه پادشاهی شکل گرفت، که یکی از آن‌ها به آلمان امروزی ختم می‌شود. اولین پادشاه آلمانی‌زبان در این سرزمین، لودویگ شاه آلمانیبود. دیگر کشورها از آن پس، مردم این سرزمین را با زبان آلمانی می‌شناختند. پس از این دوره، حکومت به امپراطوری مقدس روم رسید، این دوره که شامل قرون وسطی می‌شود با قدرت گرفتن کلیسای کاتولیک همراه بود. ظهورکلیسای پروتستان و مارتین لوتر را می‌توان از رویدادهای مهم آن زمان برشمرد. پس از آن در اوایل قرن ۱۹امامپراطوری پروس از اتحاد مناطق آلمانی در کنگره وین شکل گرفت. با پایان جنگ جهانی اول، قیصر مجبور به استعفا شد، این دوره تا برآمدن فاشیسم را دوران جمهوری وایمارمی‌نامند. با بدتر شدن وضعیت اقتصادی در آلمان پس ازجنگ جهانی اول و گسترش نژادپرستی، حزب نازی در این کشور به قدرت رسید. این حزب تا پایان جنگ‌جهانی دوم و شکست آلمان در این کشور حاکم بود. پس از جنگ‌جهانی دوم، کشور آلمان، به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد، تا در سال ۱۹۹۰ آلمان غربی و شرقی متحد گشته و جمهوری فدرال آلمان را تشکیل دهند.[۴][۵]

آلمان دارای نظام سیاسی جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی بوده و دارای ۱۶ ایالت است. این ایالت‌ها می‌توانند در برخی مسایل مستقل عمل کنند. آلمان هم اکنون یکی از صنعتی‌ترین کشورهای جهان است و به عنوان ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا، موتور اقتصادیِ حوزهٔ پولیِیورو محسوب می‌شود. شهرهای بزرگ آلمان برلین،هامبورگ، مونیخ و فرانکفورت می‌باشند.[۲]

آلمان در دو جنگ جهانی اول و دوم نقش گسترده‌ای داشت و در پی این دو جنگ خسارت‌های زیادی را متحمل شد. پس از پایان جنگ با وام‌هایی که از کشورهای متفق گرفت، توانست کشور را بازسازی کند. جمهوری فدرال آلمان هم‌اکنون یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ناتو، کشورهایگروه هشت و گروه پنج بوده و از بنیانگذاران اتحادیه اروپااست.[۶]

نام[ویرایش]

واژه آلمانی (دویچ) (به آلمانی: Deutsch) دارای معنای اولیه متعلق به مردم بوده‌است.[۷]در سدهٔ پانزدهم میلادی، نام رسمی حکومت این سرزمین، تویتونیکوم رگنوم (به لاتین: Teutonicum Regnum) یعنی حکومت کشورهای آلمانی به وجود آمد. واژهٔ Deutschland از همین نام گرفته شد.[۸] در زبان فارسی نام آلمان بر می‌گردد به قبیلهٔ آلامان‌ها که در گذشته‌های دور در این کشور می‌زیسته‌اند. در زبان‌های فرانسوی و اسپانیایی نیز نام این کشور به آلامان‌ها بر می‌گردد.

جغرافیای طبیعی[ویرایش]

نوشتار اصلی: محیط زیست آلمان

این کشور دارای ۱۶ ایالت است. بزرگترین ایالت بایرن یا باواریا در جنوب و کوچک‌ترین برمن در شمال غربی است.[۹][۱۰]

آلمان ترکیبی از دشت و جنگل و کوه و ساحل و تعدادی جزیره و مجموعه‌ای از باتلاق‌ها و دریاچه‌ها است. در شمال این کشور سرزمین‌های پست قرار دارند که سواحل آن سدبندی شده‌است. دشت‌های پست شمالی به دشت‌های مرکز آلمان وصل می‌شوند. بزرگترین دشت‌های آلمان دشت‌های راین بالا، وستفالن و دشت‌های منطقه لایپزیگ هستند. در شمال آلمان تعداد زیادی برکه و دریاچه یافت می‌شود.[۱۱]

در قلب آلمان رشته‌کوه‌های مرکزی قرار دارند، این رشته‌کوه‌ها شمال و جنوب آلمان را از هم جدا می‌کنند. کوه‌های هارتس، ارتس، فیشتل،هونسروک و جنگل‌های باواریا از شمال به جنوب کشیده‌شده‌اند. بلندترین کوه آلمان تسوگ اشپیتسه، در قسمت آلمانی رشته‌کوه آلپ در جنوب این کشور با ارتفاع ۲۹۶۲ متر است.[۱۲]

مختصات و موقعیت جغرافیایی[ویرایش]

جمهوری فدرال آلمان در مرکز قارهٔ اروپا قرار دارد. وسعت آن ۳۵۷۱۲۱٫۴۱ کیلومتر مربع است. مرزهای زمینی این کشور در حدود ۳۷۵۷ کیلومتر است. همسایگان آلمان در شمال دانمارک، در غرب بلژیک و هلند، در جنوب لوگزامبورگ، سوئیس، اتریش و فرانسه و در شرق لهستان وجمهوری چک هستند. دریای شمال و دریای بالتیک راه‌های آلمان به آب‌های آزاد هستند. سواحل آبی این کشور با این دو دریا حدود ۲۳۸۹ کیلومتر است. طولانی‌ترین رودهای آلمان راین با ۸۵۶ کیلومتر، الب ۷۰۰ کیلومتر و دانوب ۶۴۷ کیلومتر هستند. آب‌وهوای آلمان معتدل اقیانوس اطلس و قاره‌ای است. بادهای غالب بر آلمان از سمت غرب می‌وزند.

از نظر وضعیت جغرافیایی آلمان از دریای شمال و بالتیک تا رشته‌کوه‌های آلپ در جنوب به پنج ناحیه بزرگ تقسیم می‌شوند، سرزمین‌های پست در شمال، رشته‌کوه‌های میانه، دامنه‌های کم‌ارتفاع کوه‌های میانه در جنوب غربی، دامنه‌های کوه‌های آلپ، کوه‌های آلپ در باواریا. آلمان به طور سنتی پس از جنگ به دو بخش آلمان شرقی و آلمان غربی تقسیم می‌شود. البته پس از برچیده شدن دیوار برلین به قسمت شرقی به طور رسمی ایالت‌های تازه و به قسمت‌های غربی ایالت‌های قدیمی می‌گویند.[۶]

جغرافیای انسانی[ویرایش]

نوشتار اصلی: جغرافیای انسانی آلمان

به نقل از ادارهٔ فدرال آمار آلمان، بر اساس سرشماری سراسری که در سال ۲۰۱۱ انجام شده‌است، جمعیت این کشور حدود ۸۰٫۲ میلیون نفر است. از این تعداد، حدود ۷۴ میلیون (۹۲٫۳٪) دارای ملیت آلمانی هستند و حدود ۶٫۲ میلیون (۷٫۷٪) باقی‌مانده را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند. نوردراین وستفالن با حدود ۱۷ میلیون پر جمعیت‌ترین ایالت آلمان است، پس از آن ایالت‌های بایرن و بادن-وورتمبرگ به ترتیب با ۱۲ و ۱۰ میلیون جمعیت قرار دارند. ایالت‌های برمن و زارلند کم‌جمعیت‌ترین ایالت‌های آلمان هستند.[۱۳]

تقسیم جمعیت آلمان براساس ایالت

اتباع خارجی و خارجی‌تبارها[ویرایش]

بالاترین میزان حضور اتباع خارجی در ایالت‌های هامبورگ، هسن، برلین و بادن-وورتمبرگ است. اتباع خارجی در ایالت‌های جدید کمتر از ۲ درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند. حدود ۱۹٪ جمعیت آلمان، از خانواده‌های مهاجر هستند یا خود مهاجر بوده‌اند. هامبورگ بالاترین میزان مهاجران را به خود اختصاص داده‌است. جمعیت مهاجران این ایالت به نسبت کل جمعیت حدود ۳۰٪ است. جامعهٔ مهاجر آلمان از ۱۷٫۹٪ از ترکتباران، ۱۳٫۱٪ لهستانی‌ها، ۸٫۷٪ روس‌ها، ۸٫۲ قزاق‌ها و ۵٫۳٪ ایتالیایی‌تباران تشکیل شده‌است.[۱۳]

اشتغال[ویرایش]

حدود ۴۰ میلیون نفر از جمعیت مشغول به کار هستند، از این تعداد ۵۳٫۲ درصد مرد و ۴۶٫۸ درصد را زنان تشکیل می‌دهند. حدود ۲٫۱ میلیون نفر نیز در آلمان قاقد کار بودند که، نرخ بیکاری بین این افراد (۱۵-۷۴ ساله) ۵٫۱٪ بوده‌است.[۱۳]

هرم جمعیتی[ویرایش]

۴۱ میلیون از جمعیت آلمان را زنان و ۳۹ میلیون باقی‌مانده را مردان تشکیل می‌دهند. حدود ۱۸ میلیون ازداوج در آلمان ثبت شده‌است. از این تعداد حدود ۳۴۰۰۰ مربوط به زوج‌های هم‌جنس می‌باشد. جمعیت زیر ۱۸ ساله‌های آلمان حدود ۱۵٫۷٪ کل جمعیت را تشکیل می‌دهد. ۱۴٫۱٪ جامعهٔ آلمان ۱۸-۲۹ سال سن دارند. ۲۸٫۲٪ جمعیت ۳۰-۴۹ ساله هستند. ۵۰-۶۴ ساله‌های این کشور ۲۰٫۸٪ جامعه را تشکیل می‌دهند و ۲۱٫۲٪ درصد جمعیت نیز بالای ۶۵ سال سن دارند.[۱۴]

هرم جمعیتی آلمان در سال ۲۰۱۱[۱۴]
مردان سن زنان
۲٬۷۷۵٬۱۴۰  +۷۵  ۴٬۷۰۰٬۹۹۰
۴٬۲۴۹٬۴۶۰  ۶۵-۷۴  ۴٬۷۹۱٬۸۶۰
۸٬۰۸۴٬۷۹۰  ۵۰-۶۴  ۸٬۲۴۸٬۲۹۰
۶٬۷۵۲٬۹۰۰  ۴۰-۴۹  ۶٬۵۹۲٬۳۹۰
۴٬۷۶۵٬۲۸۰  ۳۰-۳۹  ۴٬۷۲۸٬۳۱۰
۲٬۴۲۷٬۴۰۰  ۲۵-۲۹  ۲٬۳۸۷٬۷۵۰
۳٬۳۶۳٬۸۶۰  ۱۸-۲۴  ۳٬۲۱۲٬۶۹۰
۱٬۲۰۹٬۷۴۰  ۱۵-۱۷  ۱٬۱۴۸٬۲۷۰
۳٬۴۷۴٬۶۳۰  ۶-۱۴  ۳٬۳۰۲٬۵۰۰
۱٬۰۳۶٬۱۵۰  ۳-۵  ۹۸۴٬۳۵۰
۱٬۰۱۴٬۲۱۰  ۰-۳  ۹۶۸٬۷۴۰

زبان[ویرایش]

زبان رسمی کشور آلمان، زبان آلمانی است.[۱۵] حدود ۹۵٪ مردم این کشور هم به این زبان یا گویش‌هایی از این زبان سخن می‌گویند. در عین حال زبان‌های اقلیت، دانمارکی ۰٫۰۶٪، فریسی ۰٫۰۱٪، رومی ۰٫۰۸٪ و سوربی توسط ۰٫۰۹٪ جمعیت نیز در آلمان استفاده می‌شوند.[۱۶][۱۷] بزرگترین گروه زبانی که توسط مهاجران صحبت می‌شود، زبان ترکی است با ۱٫۸٪ جمعیت و زبان کردی با ۰٫۳٪ جمعیت.[۱۷]

تاریخ[ویرایش]

نوشتار اصلی: تاریخ آلمان

تاریخ آلمان را می‌توان به چندین بخش عمده براساس رویدادهای واقع شده، تقسیم کرد.

ژرمن‌ها در دوران باستان آمیزه ناهمگونی از قبایل بودند که اروپا را در محدوده میان رودخانه‌های راین و ویستولا و میان رود دانوب و دریای شمالو دریای بالتیک اشغال می‌کردند. رومیان برای شناسایی این اقوام صفت گرمانوس را به کار می‌بردند.[۱۸] با تصرف سرزمین گل (۵۱ قبل از میلاد) در غرب اروپا توسط ژولیوس سزار امپراتور وقت روم، جنگ‌های میان ژرمن‌ها و رومیان در کرانه‌های رود راین برای اولین بار به وقوع پیوست. این جنگ‌ها در آغاز با پیروزی نیروهای رومی همراه بود ولی نیروهای رومی هرگز درصدد اشغال دایمی مناطق آنسوی رود راینبرنیامدند و این رودخانه همواره از سوی رومیان به عنوان مرز ایده آل امپراتوری روم و ژرمن‌ها شناخته می‌شد.[۱۹]

گسترهٔ امپراتوری روم مقدس در سال ۱۳۶۰.هلند به رنگ روشن‌تر نشان داده شده زیرا در آن سال تنها اسماً بخشی از این امپراتوری بود.[۲۰]

فرانک‌ها دیگر ژرمن‌هایی بودند که از گرمانیا به سوی غرب روانه شدند. فرانک‌ها با شکاندن رومیان، در سرزمین گل، حکومت اشان را پایه نهادند، به مسیحیت گرویدند و این سرزمین را پایگاه تاخت و تازهای پسین شان به سرزمین‌های خاوری و دل امپراتوری روم کردند. در شمال نیز فرانک‌ها، دیگر قبایل ژرمن را فرمانبردار خود کردند و رفته رفته امپراتوری برزگی را به هم آوردند که مهار همه ی اروپای باختری مگر شبه جزیره ایبری را در دست داشت. اوج اقتدار امپراتوری فرانک در روزگار شارلمانی بود. او توانست شمال ایتالیا، از جمله رم را به قلمرو اش بیفزاید. پس از ورود اش به رم، پاپ او را امپراتور روم لقب داد. پس از شارلمان بنا بر سنت ژرمنان، قلمرو اش میان پسران اش بخش شد. سرانجام با تجزیه شدن امپراتوریشارلمانی، در نواحی شرقی قلمرو آن، امپراتوری قرون وسطایی آلمان شکل گرفت.[۲۱]

پس از آن دروان پادشاهی مقدس روم بود که در زمان پادشاهی اوتوی اول معروف به اوتوی کبیر، که از سال ۹۳۶ میلادی آغاز شد؛ با تاسیس امپراتوری جدیدی، بر وحدت آلمان‌ها افزوده گشت؛ و آلمان به صورت یکی از مطرح‌ترین قدرت‌های اروپایی درآمد.[۲۱]اختلافات امپراتوری آلمان با مقام پاپ که از زمان هنری سوم و هنری چهارم بروز کرده بود، منجر به قطع روابط با پاپ در زمان پادشاهی شارل چهارم شد. همزمان اصلاحات مذهبی مارتین لوتر، مذهب پروتستان را به وجود آورد و اتحادیه پروتستان‌ها به سال ۱۶۰۸ تشکیل شد.[۲۱]جنگ‌های ۳۰ ساله که سراسر اروپا را فراگرفت(۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸) موجب شد در داخل سرزمین آلمان دو دولت نیرومند اتریش و پروس به وجود آمد.[۲۱]

نظام سیاسی[ویرایش]

سازماندهی دولتی بر پایهٔ قانون اساسی است. در رأس دولت رئیس جمهور قرار دارد که نقش وی نمادین است. رئیس حکومت صدراعظم است. وی تعیین‌کنندهٔ سیاست حکومتی است.[۲۲]

اعلامیه جهانی حقوق بشر رکن جدایی‌ناپذیر قانون اساسی آلمان است. ماده ۲۰ قانون اساسی نظام سیاسی، آلمان را با مشخصه‌هایدموکراتیک بودن، اجتماعی بودن، مبتنی بر قانون بودن و فدرال بودن معرفی می‌کند.[۲۲] قانون اساسی آلمان با باور به سکولاریسم، هرگونه دخالت نهادهای مذهبی در حکومت را منع می‌کند.[۲۳]

صدر اعظم و وزیران[ویرایش]

بوندس‌تاگ صدراعظم را برمی‌گزیند. وی را پیش از انتخابات مجلس فقط می‌توان با "رأی عدم اعتماد سازنده" برانداخت. منظور از سازنده این است که مجلس باید جانشینی برای او داشته باشد و تا زمانی که مشخص نباشد چه کسی به جای او می‌نشیند، نمی‌توان او را برکنار کرد. حکومت یا به اصطلاحی دیگر کابینه تشکیل شده‌است از صدر اعظم و وزیران. صدراعظم لزوماً عضو مجلس است، وزیران معمولاً از دل مجلس درمی‌آیند، اما حتماً لازم نیست چنین باشد. صدراعظم در عمل قدرتمندترین مقام سیاسی است اما مقام تشریفاتی آن پس از رئیس جمهور و رئیس بوندس‌تاگ قرار دارد.

رئیس جمهور[ویرایش]

رئیس جمهور توسط همایش اتحادیه (Bundesversammlung)، که آن را به فارسی اجلاس فدرال نیز گفته‌اند، انتخاب می‌شود. همایش اتحادیه تشکیل شده‌است از کل نمایندگان بوندستاگ بعلاوهٔ به تعداد همینان، نمایندگان برگزیدگان مجلس‌های ایالتی. این برگزیدگان لزوماً عضو مجلس ایالتی یا سیاست‌مدار رسمی نیستند، ممکن است مثلاً از چهره‌های فرهنگی و هنری باشند.

قوهٔ قضاییه[ویرایش]

دادرسی به قصد رعایت حق نیرویی می‌طلبد که در قوهٔ قضاییه جمع است. بیان حق بر عهدهٔ قاضی است و امر قاضیان را قوهٔ قضاییه سامان می‌دهد. قضاوت یا تخصصی است یا عمومی در حد قانون اساسی. شاخه‌های تخصصی قضاوت در دادگاه کار، دادگاه امور اداری، دادگاه امور اجتماعی و دادگاه امور مالی تجسم می‌یابند. قضاوت در عمومی‌ترین سطحش از نظر بررسی همخوانی تصمیمی، رأیی یا قانونی با قانون اساسی اتحادیه، بر عهدهٔ دادگاه فدرال قانون اساسی است که مرکز آن در کارلسروهه‌است. در کارلسروهه قاضیان تک تک قوانین مجلس را بررسی نمی‌کنند. آن قانونی بررسی می‌شود که شکایت شود که با قانون اساسی تضاد دارد. شکایت پس از طی سلسله مراتبی به دادگاه کارلسروهه می‌رسد. از آنجایی که دادگاه قانون اساسی فقط از طریق شکایت فعال می‌شود، به اصطلاح گفته می‌شود که از خود ابتکار ندارد، یعنی حق ندارد خود رأساًّ تصمیم بگیرد امری را برای بررسی از نظر سازگاری با قانون اساسی در دستور کار خود قرار دهد. دادگاه فدرال قانون اساسی دارای دو مجلس سناست. مجلس اول به قانونهای پایه و مجلس دوم به قانونهای مربوط به امور دولتی می‌پردازد. هر سنا هشت عضو دارد. نیمی از قاضیان دادگاه قانون اساسی از سوی یک کمیتهٔ ویژهٔ بوندستاگ و نیمی دیگر از سوی بوندس‌رات انتخاب می‌شوند. مدت قضاوت آنان در این دادگاه عالی ۱۲ سال است.

ایالت‌ها[ویرایش]

نوشتار اصلی: ایالت‌های آلمان

آلمان دارای شانزده ایالت می‌باشد. هر ایالت دارای یک دولت و قانون اساسی و تا حد زیادی خود مختار و بر اساس سازمان داخلی خود مدیریت می‌شود. مساحت و جمعیت بخش‌های ایالت‌ها متفاوت است، مخصوصا بین شهرها و سرزمین‌های بزرگ هر ایالت. برای مناطق اداری پنج دولت محلی وجود دارد، یعنی بادن-وورتمبرگ، بارین، هسه، نوردراین-وستفالن و ساکسونی شامل ۲۲ عدد دولت محلی می‌باشند. از سال ۲۰۰۹ آلمان ۴۰۳ منطقه می‌باشد، این مناطق شامل ۳۰۱ منطقه روستایی و ۱۰۲ منطقه شهری می‌باشد. ایالت‌های آلمان به صورت زیر می‌باشد:

ایالت پایتخت مساحت (کیلومتر مربع) جمعیت
نوردراین-وستفالن دوسلدورف ۳۴٬۰۴۳ ۱۷٬۸۴۵٬۱۵۴
باواریا مونیخ ۷۰٬۵۴۹ ۱۲٬۵۳۸٬۶۹۶
بادن-وورتمبرگ اشتوتگارت ۳۵٬۷۵۲ ۱۰٬۷۵۳٬۸۸۰
نیدرزاکسن هانوفر ۴۷٬۶۱۸ ۷٬۹۱۸٬۲۹۳
هسن ویسبادن ۲۱٬۱۱۵ ۶٬۰۶۷٬۰۲۱
زاکسن درسدن ۱۸٬۴۱۶ ۴٬۱۴۹٬۴۷۷
راینلاند-فالتز ماینز ۱۹٬۸۴۷ ۴٬۰۰۳٬۷۴۵
برلین برلین ۸۹۲ ۳٬۴۶۰٬۷۲۵
اشلسویگ-هولشتاین کیل ۱۵٬۷۶۳ ۲٬۸۳۴٬۲۵۹
براندنبورگ پوتسدام ۲۹٬۴۷۷ ۲٬۵۰۳٬۲۷۳
زاکسن-آنهالت ماگدبورگ ۲۰٬۴۴۵ ۲٬۳۳۵٬۰۰۶
تورینگن ارفورت ۱۶٬۱۷۲ ۲٬۲۳۵٬۰۲۵
هامبورگ هامبورگ ۷۵۵ ۱٬۷۸۶٬۴۴۸
مکلنبورگ-فورپومرن شورین ۲۳٬۱۷۴ ۱٬۶۴۲٬۳۲۷
زارلاند زاربروکن ۲٬۵۶۹ ۱٬۰۱۷٬۵۶۷
برمن برمن ۴۰۴ ۶۶۰٬۹۹۹

احزاب سیاسی[ویرایش]

امر سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده می‌شود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بی‌معنا و حتا فریبکارانه جلوه می‌کند. علاوه بر احزاب، مردم می‌توانند خواسته‌های سیاسی خود را از طریق انواع و اقسام تشکلهای پایدار یا موقتی پیش برند. مردم آلمان اهل تشکل هستند. به ندرت خواسته‌ای وجود دارد که برای پیشبرد آن تشکلی پدید نیاید.[نیازمند منبع]

احزاب[ویرایش]

امور و مسائل سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده می‌شود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بی‌معنا و حتی فریبکارانه جلوه می‌کند.[۲۲]

احزاب نیرومند آلمان عبارت اند از

  • حزب دموکرات مسیحی (CDU) و حزب سوسیال‌مسیحی (CSU)
  • حزب سوسیال دموکرات (SPD)
  • حزب لیبرال (دموکراتهای آزاد FDP)
  • حزب اتحاد ۹۰/سبزها (Bündnis ۹۰/Die Grünen) و
  • حزب چپ (Die Linke).

تعداد کثیری هم حزب‌های کوچک وجود دارند که به ندرت می‌توانند به مجلس راه یابند، زیرا برای ورود به مجلس در هردو سطح ایالتی و کشوری باید ۵ درصد آرا را به دست‌آورد.[۲۲]

سیاست خارجی[ویرایش]

آلمان در سیاست خارجی بازیگر تنها نیست. سیاست آن تقویت بلوکی است که "غرب" خوانده می‌شود. آلمان در این بلوک سیاست خود را پیش می‌برد. یک وجه اصلی سیاست خارجی آلمان فعالیت آن در صحنهٔ اروپا و جهان در چارچوب اتحادیهٔ اروپاست. آلمان نزدیکی ویژه‌ای با فرانسه دارد. همکاری و همراهی با ایالات متحده آمریکا رکن دیگری از سیاست خارجی آلمان فدرال است. آلمان با اسراییل روابط دوستانهٔ ویژه‌ای دارد و تقویت مناسبات با کشورهای عربی را نیز همواره جزو اولویتهای سیاسی خود قرار داده‌است. در سرتاسر جهان مبنای اعلام‌شده سیاست خارجی آلمان تحکیم صلح، گسترش روابط مودت‌آمیز و کمک به رشد اقتصادی خاصه در جهان سوم است. در سالهای اخیر حقوق بشر به یک مفهوم راهنمای عمدهٔ در سیاست خارجی آلمان بدل شده‌است.

آلمان و ایران[ویرایش]

در سایت سفارت آلمان در تهران روابط آلمان و ایران چنین توصیف شده‌است: «ایران و آلمان به تاریخی طولانی در روابط سیاسی خود می‌نگرند که تا به اوایل قرن هفدهم می‌رسد. در سال ۱۸۸۵ اولین نمایندگان سیاسی بین ایران و در آن زمان امپراتوری آلمان اعزام شدند. روابط دیپلماتیک بین ایران و جمهوری فدرال آلمان از سال ۱۹۵۲ وجود دارد. این روابط در سال‌های گذشته خالی از تشنج نبوده. به عنوان مثال اعلام رأی دادگاه معروف به میکونوس در آوریل ۱۹۹۷ بحرانی طولانی را به دنبال داشت. با سفر موفقیت آمیز ریاست جمهوری اسلامی ایران، آقایخاتمی به آلمان در ژوئن ۲۰۰۰ زیربنایی استوار برای روابط دو کشور گذاشته شد. اخیراً در کنار روابط بازرگانی و فرهنگی، مسئله حقوق بشر و به ویژه نگرانی جامعه بین‌المللی در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران درکانون روابط قرار گرفته‌است.»

در سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلین روابط ایران و آلمان چنین توصیف شده‌است: «جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدرال آلمان از دیرباز دارای روابطی خوب و سنتی بوده‌اند. روابط ایران و آلمان که از سابقه‌ای پانصد ساله برخوردار است متکی به خواست و تمایل ملتهای آنهاست که در دورانهای مختلف نظر به ملاحظات امنیتی و منافع مشترک آنها بوده‌است. از نظر تاریخی مجموعه‌ای از ملاحظات و عوامل سیاسی، اقتصادی ­ـ بازرگانی و فرهنگی باعث نزدیکی دو کشور به هم بوده‌است. تاریخ دوکشور فراز و نشیب‌های زیادی داشته و مناسبات دوجانبه را در دورانهای مختلف تحت تاثیر قرار داده‌است.»

اقتصاد[ویرایش]

نوشتار اصلی: اقتصاد آلمان
آلمان بخشی از اتحاد پولی منطقه یورو(آبی تیره) است، و کشورهای آبی تیره تنها بازارهای مالی منطقه یورو هستند.

آلمان دارای یک بازار اقتصادی اجتماعی با نیروی کار مجرب، موجودی سرمایه بزرگ، سطح پایین فساد، و سطح بالا از نوآوری است. آلمان بزرگ ترین اقتصاد ملی در اروپاست و هم چنین جزو چهار تولید کننده بزرگ در سال ۲۰۰۹ است. بخش خدمات ۷۱٪ از کل تولید ناخالص داخلی، صنعت ۲۸٪ و کشاورزی ۱٪ است. به طور متوسط نرخ بیکاری در ماه مه در آلمان ۶٫۷٪ بوده‌است. عرضه نیروی کار نیز با کمبود روبرو بوده‌است و تعداد زیادی «کارگر مهمان» (گاست آربایتر "Gastarbeiter") بویژه از ترکیه و یوگسلاوی سابق به کار گرفته شده‌اند. از ۱۹۹۰ کمبود نیروی کار در غرب کشور با مهاجرت از شرق، جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، نیز مواجه شده‌است. با این حال نرخ متوسط بیکاری در این کشور با افراد نیمه کار به دنبال کار تمام وقت گرفته شده‌است. نرخ بیکاری غیر رسمی در این کشور در سال ۲۰۱۱ ۵٫۷٪ بوده‌است.

کشور آلمان در اتحادیه اروپا قانون تعیین می‌کند و آلمان مدافع سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا است. آلمان سیاست‌های تجاری خود را به طور فزاینده‌ای در موافقت نامه اتحادیه اروپا تایید می‌کند. آلمان واحد پولی مشترک اروپا، یورو را از ۱ ژانویه سال ۲۰۰۲ معرفی کرده‌است. سیاست‌های پولی آلمان را اعضای بانک مرکزی اروپا تعیین می‌کنند. دو دهه پس از اتحاد دو آلمان، استانداردهای زندگی و در آمد سرانه به طور قابل ملاحظه بالا رفته‌است. نوسازی و یکپارچه سازی اقتصاد شرق آلمان یک فرایند طولانی مدت است که تا سال ۲۰۱۹ به طول می‌انجامد، با انتقال سالانه از غرب به شرق بالغ به حدود ۸۰ میلیارد دلار برنامه ریزی شده‌است. در ژانویه ۲۰۰۹ دولت آلمان تصویب طرح محرک اقتصاد ۵۰ میلیارد یورو برای محافظت بخش‌های مختلف از رکود و متعاقب آن افزایش بیکاری است.

فرانکفورت یک مرکز مالی مهم و مقر بانک مرکزی اروپاست.
یک ماشین مرسدس بنز. آلمان صادر کننده پیشرو کالا در سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ بود.

از بین ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا«از لحاظ سرمایه» ۳۷تای آنها در آلمان می‌باشد. ده شرکت برتر به ترتیب: دایملر، فولکس واگن، آلیانتس«سودده ترین»، زیمنس،دویچه بانک«دوم در سودده»، ا.آن، دویچه پست، دویچه تلکوم، مترو و ب آ اس افاست. در این میان بیشترین تعداد کارمند برای دویچه پست و بوش است. از برندهای معروف آلمان می‌توان به مرسدس بنز، ب ام و، آدیداس، پورشه، فولکس واگن و نیوآ اشاره کرد. آلمان برای شرکت‌های کوچک و متوسط تخصصی خود را به رسمیت شناخته شده‌است. حدود ۱۰۰۰ عدد از این نوع شرکت‌ها، رهبران بازار جهانی در بخش خود هستند و دارای برچسب قهرمان پنهان (واضح نیست برای عموم) هستند.

این فهرست شامل بزرگترین گردش مالی در سال ۲۰۰۹ است:

رتبه[۲۴] نام مرکز اداری درآمد
(میلیون یورو)
سود
(میلیون یورو)
کارمندان
(جهان)
۱ فولکس واگن وولفسبورگ ۱۰۸٬۸۹۷ ۴٬۱۲۰ ۳۲۹٬۳۰۵
۲ دایملر اشتوتگارت ۹۹٬۳۹۹ ۳٬۹۸۵ ۲۷۲٬۳۸۲
۳ زیمنس مونیخ/برلین ۷۲٬۴۸۸ ۳٬۸۰۶ ۳۹۸٬۲۰۰
۴ ا.آن دوسلدورف ۶۸٬۷۳۱ ۷٬۲۰۴ ۸۷٬۸۱۵
۵ مترو دوسلدورف ۶۴٬۳۳۷ ۸۲۵ ۲۴۲٬۳۷۸
۶ دویچه پست بن ۶۳٬۵۱۲ ۱٬۳۸۹ ۴۷۵٬۱۰۰
۷ دویچه تلکوم بن ۶۲٬۵۱۶ ۵۶۹ ۲۴۱٬۴۲۶
۸ ب آ اس اف لودویگسهافن ۵۷٬۹۵۱ ۴٬۰۶۵ ۹۵٬۱۷۵
۹ بی ام و مونیخ ۵۶٬۰۱۸ ۳٬۱۲۶ ۱۰۷٬۵۳۹
۱۰ تیسن‌کروپ هسن/دویسبورگ ۵۱٬۷۲۳ ۲٬۱۰۲ ۱۹۱٬۳۵۰

زیرساخت[ویرایش]

آلمان به دلیل وجود در مرکزاروپا، قطب حمل و نقل اروپا به حساب می‌آید. آلمان دارای حمل و نقل متراکم و شبکه‌ای مدرن است و در شبکه بزرگراهی و اتوبانی از نظر مقدار و طول رتبه سوم در جهان را داراست. این کشور دارای خط راه‌آهن پرسرعت است. قطارهای سریع‌السیر در آلمان خدمات عمده‌ای را به شهروندان شهرستان‌ها می‌دهند و بعضی از با سرعتی حدود ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت می‌کنند. بزرگترین فرودگاه آلمان فرودگاه فرانکفورت است که سومین فرودگاه بزرگ اروپا و مرکز اصلی فعالیت لوفت‌هانزا می‌باشد؛ در حالی که فرودگاه برلین تگل و فرودگاه دوسلدورف مراکز فعالیت ایر برلین هستند. عمده فرودگاه‌های دیگر عبارتند از فرودگاه هامبورگ، فرودگاه کلن/بن، و فرودگاه اشتوتگارت.

توربین بادی

آلمان چهارمین کشور جهان از نظر تولید ناخالص داخلی است و بزرگترین صادر کننده کالا (از نظر درآمد) و دومین کشور واردکننده کالا در جهان است. بر اساس آمارهای سازمان جهانی تجارت میزان صادرات آلمان در سال ۲۰۰۶میلادی ۱۳۳/۱ تریلیون دلار بود.

آلمان بجز ذغال سنگ معادن نسبتاً کوچک سنگ آهن، بوکسیت، سنگ مس،نیکل، قلع، نقره، پتاس و نمک ذخایر طبیعی نسبتاً کمی دارد و شدیداً به واردات مواد اولیه متکی است. در آلمان صنایع زیادی فعالند، صنایعی چون الکتریکی، مکانیکی، مواد شیمیایی، منسوجات، غذایی و وسایل نقلیه. از آغاز دهه ۱۹۸۰ رشد کلانی در صنایع تکنولوژی پیشرفته روی داده‌است. کارخانه‌های اتوموبیل‌سازی بنز، بی. ام. و و فولکس واگن محصولات خود را در تمام دنیا عرضه می‌کنند. مهمترین صادرات این کشور وسایل نقلیه موتوری و وسایل الکتریکی است.

تعداد افراد شاغل در صنایع خدماتی نزدیک به دو برابر کارکنان صنعت تولیدی است. بانکداری و امور مالی از منابع مهم درآمد ارز خارجی است و شهر فرانکفورت یکی از مراکز اصلی امور مالی و تجاری در جهان و مقر بانک مرکزی اروپاست.

اتحاد دو آلمان در اکتبر ۱۹۹۰ چالش بزرگی را در پیش روی اقتصاد این کشور قرار داد. در گذشته جمهوری دموکراتیک آلمان دارای موفقترین اقتصاد در بین کشورهای عضو شورای تعاون اقتصادی کمکان بود، ولی بر حسب میزان و کیفیت تولید محصولات، و سطح زندگی مردم کمتر ازآلمان غربی سابق توسعه یافته بود. کیفیت زندگی در نیمه غربی آلمان همچنان بالاتر از نیمه شرقی آن است. در سال ۲۰۰۸ آلمان ششمین کشور مصرف کننده انرژی بود، که حدود ۶۰ درصد از انرژی اولیه آن از خارج وارد می‌شد. سیاست دولت آلمان ترویج حفاظت از انرژی و استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر است. دولت آلمان قصد دارد تا کشور از منابع تجدید شونده تا سال ۲۰۵۰ استفاده کنند. در سال ۲۰۱۰ درصد استفاده انرژی‌ها در کشور آلمان به صورت زیر بوده‌است: زغال سنگ (۲۲٫۹٪)، گاز طبیعی (۲۱٫۸٪)، انرژی هسته‌ای (۱۰٫۸). ، برق آبی و باد(۱٫۵٪)، و دیگر منابع تجدید پذیر(۷٫۹٪). در سال ۲۰۰۰، دولت و صنعت برق هسته‌ای، توافق کردند برای فازی از نیروگاه‌های هسته‌ای سال ۲۰۲۱. آلمان متعهد است به پروتکل کیوتو و چند معاهدات دیگر ترویج تنوع زیستی، استانداردهای گسیل کم، بازیافت و استفاده از انرژی تجدید پذیر و پشتیبانی از توسعه پایدار در سطح جهانی است. دولت آلمان کاهش گسترده فعالیت‌های انتشار و تولید گازهای گلخانه‌ای را آغاز کرده‌است. با این وجود این کشور بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۱۰ را دارا بوده است. مطابق گزارش ACEEE، آلمان در سال ۲۰۱۴ از نظر بهره‌وری انرژی در جایگاه نخست جهان قرار داشته است.[۲۵]

علم و تکنولوژی[ویرایش]

دستاوردهای آلمان در زمینه علم بسیار مهم و چشمگیر بوده است به طوری که اساس اقتصاد کشور را بنا کرده است. جایزه نوبل به ۱۰۴ آلمانی رسیده است که بیشتر آن‌ها در قرن بیستم بوده است. دانشمندان آلمانی بیشتر از هر کشوری موفق به دریافت این جایزه شده‌اند که بیشتر در زمینهٔ پزشکی، فیزیک و شیمی هست. کارهای آلبرت انیشتین وماکس پلانک پایه‌گذار فیزیک نوین هستند که بعدها توسط دو آلمانی دیگر به نام‌های ورنر هایزنبرگ و ماکس بورن پیشرفت کرد. ویلهلم رونتگن داشمند برجسنه دیگر موفق به کشف اشعه ایکس شد و اولین کسی بود که جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۰۱ به دست‌آورد. اتو هان به عنوان پیشگام در پرتوزایی در سال ۱۹۳۸ موفق به کشفشکاف هسته‌ای کرد در حالی که رابرت کخ و فردیناند کوهن میکروبیولوژی را توسعه دادند. تعداد بیشماری از درخشانترین ریاضی دانان تاریخ در آلمان متولد شده‌اند که عبارتند از کارل فردریش گاوس،داوید هیلبرت، برنهارت ریمان ،گوتفرید لایبنیتس و فلیکس کلاین. آلمان خانهٔ تعداد زیادی مخترعان و مهندسان بوده است مانند هانس گایگر ،کنراد تسوزه، رودولف دیزل و کارل بنز که خدمات مهمی در خودروسازی و کامپیوتر سازی داشته‌اند. ورنر فون براون موفق به ساخت اولین وی-۲ موشک بالستیک فضا پیما شد که بعدها نطریات او در ناسا برای پروژه سفر به ماه استفاده شد. کارهای ارزشمند هاینریش هرتز کاشف تابش الکترومغناطیسی نیز از خدمات بی مانند دانشمندان آلمانی در تاریخ علم بوده است.

ورزش[ویرایش]

تیم ملی فوتبال این کشور ۴{که به اصطلاح چهار ستاره شده****} بار قهرمان جام جهانی شده و چهار بار در این مسابقات به مقام دوم دست یافته است. ۳بار قهرمان اروپا شده و تنها دروازبان جهان که لقب بهترین بازیکن سال را گرفت الیور کان از آلمان بود. لقب از اسارت تا قهرمان مربوط به فریتز والتر، فوتبالیست افسانه‌ای این کشور بود. در جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ مانوئل نویر عنوان بهترین سنگربان جهان را کسب کرد و برنده دستکش طلا گردید. باشگاه فوتبال بایرن مونیخ و باشگاه فوتبال بروسیا دورتموند از دو تیم مشهور این کشور در سطح جهانی هستند که طی سالیانی است که در رقابت های معتبر بوندس لیگا،‌ جام حذفی آلمان، سوپر جام فوتبال آلمان و نیز در آخرین بار در قالب رقابت های لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفته اند. از دیدار این دو تیم به نام کلاسیک آلمان یا دِر کلاسیکر یاد می شود. موفق ترین راننده در مسابقات اتومبیل رانی، مایکل شوماخر با ۷ قهرمانی جهانی است.


موافقین ۰ مخالفین ۰

تنوع فرهنگ


دور روز پیش توی کتابخونه دانشگاه با یکی از دانشجویان آمریکایی که سال آخر معماری بود آشنا شدم و یک چند دقیقه‌ای رو در مورد موضوعات مختلف با هم صحبت کردیم. ضمنا بگم که موضوع ماه‌گرفتگی شب سه شب پیش باعث آغاز این مکالمات شد. می‌خوام که قسمتهایی از صحبتهامون رو اینجا بنویسم: ١- از ریاست جمهوری آمریکا شروع کردیم. میگفت که به هیلاری رای داده و البته از اوباما هم بدش نمی‌اومد. وقتی ازش پرسیدم فکر می‌کنی که چه کسی رییس جمهور میشه در جواب گفت اوباما! دلیلش هم این بود که مردم آمریکا در مقایسه یک مرد با یک زن ترجیح می‌دهند که رییس جمهور کشورشون مرد باشه. جالب اینه که مردم در ایالت ویسکانسین بیشتر طرفدار دمکراتها هستند و توی سه انتخابات اخیر ریاست جمهوری به نماینده دمکراتها رای داده‌اند. ٢- در مورد تفاوتهای ازدواج در فرهنگ ایرانی و آمریکایی صحبت کردیم، براش توضیح دادم که یک عده در ایران به شیوه سنتی (خواستگاری) ازدواج می‌کنند و یک عده هم به سبک خود آمریکایی‌ها. براش توضیح دادم که توی مجلس خواستگاری دختر و پسر همدیگر رو می‌بینند و خانواده‌ها هم با هم آشنا میشوند و بعدش اگه طرفین راضی بودند وارد مراحل بعدی می‌شوند. ازم سئوال کرد که اگه پدر و مادر بپسندند ولی پسر نپسنده چطور میشه! گفتم اتفاقی نمی‌افته و بزور زنش نمی‌دن! از مدت زمانی که طول میکشه که یک ازدواج به سرانجام برسه پرسید که گفتم از یک هفته داریم تا یکماه، سه ماه و بالاتر. از من پرسید که خودت چه جوری ازدواج کردی منم واسش توضیح دادم. وقتی کامل متوجه فرآیند خواستگاری شد، گفت که من با این روش موافقم! استدلالش هم این بود که در این روش چون خانواده‌ها هم دخالت دارند و از هم شناخت پیدا می‌کنند می‌تونند بعد از ازدواج هم با هم رفت و آمد داشته باشند. اما در روش آمریکایی گاهی از اوقات تا بعد از ازدواج هم پدر مادر طرف مقابل رو نمی‌بینی و بعد از ازدواج که دیدی متوجه میشی که با پدر و مادرش نمی‌تونی رفت و آمد داشته باشی.(امیدوارم این قضیه بالا نگیره و از پس فردا یک دفعه شاهد این نباشیم که فرهنگ خواستگاری توی آمریکا داره رواج پیدا می‌کنه اونوقت ما رو بگیرن به عنوان عامل تهاجم فرهنگی!)
٣- در مورد آمار طلاق صحبت شد که می‌گفت این آمار در آمریکا ٧٠ درصده که البته بنظرم اشتباه میکرد(نسبت به این رقم مطمئن نیستم) براش توضیح دادم که توی ایران این آمارش خیلی کمتره و البته یک دلیلش اینه که طلاق یک ضد ارزش در ایران بشمار میره و هم اینکه فرآیند درخواست طلاق در ایران، بخصوص برای یک زن بسیار هزینه‌بر است (هزینه زمانی، مالی، اجتماعی و...) و قانون در ایران تاحدی به نفع مردان است. این دوستمون میگفت که اینجا توی طلاق این مرد که ضرر میبینه چون معمولا کار بیشتر رو مرد انجام داده ولی موقع طلاق همه چی نصف میشه. ازش پرسیدم که آیا برای طلاق باید دلیل محکمه پسند وجود داشته باشه. که جواب داد، تا اونجایی که من میدونم دلیلی لازم نیست
در مورد تفاوت سیستم ازدواج در ایران و آمریکا بهش گفتم که این قضیه مربوط به تفاوت فرهنگهاست. فرض کن تو به جای من توی ایران به دنیا می‌اومدی و من هم توی آمریکا اونوقت دقیقا تو همین سیسم ازدواج ایرانی رو پیش می‌گرفتی و منهم با فرهنگ آمریکایی ازدواج می‌کردم. 
در مورد سیستم آموزش عالی و فرهنگ کار هم صحبت کردیم که نوشتنش باعث میشه این پست خیلی پولانی بشه. باشه واسه دفعات بعد.
پی‌نوشت١: یک سایتی وجود داره به اسم بالاترین که شاید خیلی از شما دیده باشید. اگه ندیده‌اید یک سری بزنید به نظرم میشه توش مطالب و خواندنی‌های خوبی پیدا کرد و جدیدترین اخبار رو داشته باشید. اگه خواستید عضوش بشید یک خبری به من بدید. و صد البته توی ایران فیلتره
پی‌نوشت ٢: یک استاد آمریکایی دچار بیماری میشه که دکتر بهش اعلام میکنه تا شش‌ماه دیگه زنده است! این فرد آخرین سخنرانیش رو در دانشگاه برای دانشجویانش انجام میده. فکر میکنید یک آدم با این شرایط راجع به چی میتونه صحبت کنه. موضوع صحبت در مورد رویاهای دوران کودکی بود. این سخنرانی در خارج از دانشگاه نیز برگزار شد که من فیلم ویدئویی اونرو دیم. به نظرم بسیار جذاب و آموزنده است. نوع نگاه این آدم رو به زندگی و مرگ میتونید ببینید و البته عکس‌العمل حضار حاضر در برنامه هم خالی از لطف نیست. لینک فیلم


+ نوشته شده توسط سید احسان قطبی در شنبه چهارم اسفند 1386 و ساعت 20:47 | آرشیو نظرات
موافقین ۰ مخالفین ۰

تنوع فرهنگی

فرهنگ ایرانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
Mehmooni2.jpg

عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می‌توان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان،تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنینکردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشه‌ای از فرهنگ ایران را به ارث برده‌اند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.[۱]

در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبان‌های ایرانی ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا وتقویم هجری شمسی ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع ۴- دین‌ها و آیین‌های زرتشتی،مهرپرستی و ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی

نقاط ضعف[ویرایش]

در اثر حملات بسیار گسترده‌ای که بر ایران در طول تاریخ وارد شده‌است و در کنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشکلات عدیده‌ای شده‌است. منظور از حمله، تهاجمی است که به سلطه قومی خارجی با منافع متفاوت، و تامین اهداف آن قوم برای مدتی طولانی منتهی شده‌است (که حملات اسکندر مقدونی، اعراب و مغولها از این دسته‌اند یعنی سه حملهٔ بزرگ همراه با تهاجم فرهنگی در تاریخ ایران). حملاتی که به سلطه قوم خارجی با منافع متفاوت منجر می‌شود به صورت‌های گوناگون بر فرهنگ یک کشور تأثیر می‌گذارد که می‌توان به ایجاد ترس و روحیه محافظه کاری و در کنار آن افزایش خشونت در جامعه و همچنین ورود فرهنگ و زبان بیگانه اشاره کرد.[۲].

عناصر اصلی فرهنگ ایرانی[ویرایش]

نوروز و تقویم هجری خورشیدی: نوروز از جشن‌های باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهایایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخش‌های کردنشین کشورهای عراق و ترکیه وسوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال بر‌گزار می‌شود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در آفریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشن‌های متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشن‌های اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.[۴] در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم می‌شده‌است که بااعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سال‌ها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشته‌اند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شده‌اند ولی هم طول ماه‌هایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است.[۳]

زبان پارسی (دری و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجکستان و یکی از زبان‌های رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویش‌ورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). رویهمرفته می‌توان شمار فارسی‌دانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست. ولی قبل از استعمار انگلیس. زبان رسمی و فرهنگی شبه‌قاره هند در زمان سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند بوده‌است. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو است که در واقع «ایرانی‌شده» زبان هندی و به شدت تحت تأثیر فارسی است و واژه‌های فارسی بسیار زیادی در آن موجود می‌باشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیان‌گذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملاً به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته می‌شود.[۴]

اسلام و مذهب تشیع و شاخه‌های مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به هشتادوهشت درصدایرانیانشیعه می‌باشند. دودرصد غیره و ده درصد اهل سنت دور تادور ایران اهل سنت هستند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظه‌ای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومتصفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای تمرکزقدرت استفاده نمودند. این مساله که ایرانیان به طور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگ هایشان جاری باشد اعتقاد داشته‌اند[۵]، در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار موثر بوده‌است. به دلیل گسترش تشیع و شکل گیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.

فرهنگ آذری:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهٔ زبان آذری که بازمانده و متحول شدهٔ زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترک‌ها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغول‌ها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد.[۶]

بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از قوم مغول بودندو ورود اقوام قزلباش و اقوام دگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تأثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بوده‌است، تأثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشته‌است.

زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی می‌ماند[۷][۸]. آیین‌های ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بی‌مانندی برپا می‌گردد و تا امروز هم در میان گروه‌های بزرگی از کردان که به فرقه‌های کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده می‌شود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیش‌های ملی ایرانی می‌باشد[۹]. موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل می‌دهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان می‌باشند.

دین زرتشتی[ویرایش]

آیین میتراییسم یا مهرپرستی: مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزش‌مندی آفتاب در این دین برخی نیز این دین را آفتاب‌پرستی دانسته‌اند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که آغاز آن تاریک است. اولین گروه آریایی‌هایی که وارد فلات ایران شدند در پیمان نامه‌های میان خود به میترا سوگند می‌خوردند.[۱۰] بسیاری از جشن‌های و سنن ایرانی ریشه در میتراییسم دارد به طور مثالشب یلدا ریشه در اعتقاد ایرانیان به تولد میترا در این زمان دارد. روزها تا این شب کوتاه می‌شوند و بعد از این شب شروع به طولانی شدن می‌کنند. این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده‌است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.[۱۱]


موافقین ۰ مخالفین ۰

تصاویر برای محرم

اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنید

  1. محرم

     

    1-یکى از اعمال مهم ، دعاى اول ماه است . و به جهت اینکه اول این ماه اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهاى قبل از وقت نیز تاثیر خاصى در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تاثیر زیادى در سلامتى و دورى از آفات دینى و دنیایى آن سال و بهبودى حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و دعایى که براى اول ماه در اقبال روایت شده دعاى بسیار مفیدى براى مطالب مذکور است .

     

    2 - بهتر است در شب اول، بعضى از نمازهایى را که در این شب وارد شده به مقدار حال و توانایى خود خوانده - حداقل دو رکعت نمازى را که شامل حمد و یازده بار "قل هو الله احد" است -، بعد از آن دعایى را که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فرداى آن روز را روزه بگیرد.

     

    در روایت آمده است : کسى که چنین عملى را انجام دهد، مانند کسى است که بمدت یک سال کارهاى خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود.

     

    3 - روزه روز سوم، در روایت آمده است: حضرت یوسف علیه السلام در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسى این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را برطرف نموده و سختیها را بر او آسان مى نماید.

      

    4 - روایت شده: مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم اما احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولى از خوردن و آشامیدن تا عصر خوددارى نماید و آنگاه چیزى بخورد یا بیاشامد به جهت این که امام حسین علیه السلام و یاران حضرت در عصر از غصه هاى این دنیاى پست رهایى یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت بود از دیدار خداوند بزرگ، رسیدند. و شاید به همین جهت است که دوستان عزادار آن حضرت علیه السلام در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از بین مى‌رود.

     
موافقین ۱ مخالفین ۰

تصاویر مردم ژاپن

اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنید

موافقین ۰ مخالفین ۰

فرهنگ مردم ژاپن

آشنایی با تاریخ و فرهنگ ژاپن

آشنایی با تاریخ و فرهنگ ژاپن
تماشا کردن شکوفه‌های گیلاس یکی از رسم‌های جالب مردم ژاپن است. میلیونها نفر از آنها همه ساله بعد از ناپدید شدن آسمان گرفته و غم زده زمستان برای دیدن...

 
ژاپن سرزمین طلوع آفتاب، کشور سامورایی‌ها،  کشوری با پیشرفته‌ترین تکنولوژی و درخشان‌ترین فرهنگ و آیین و مناسک است. ژاپن مکانی پر رمز و راز و سرشار از جذابیت‌های استنائی است. چه چیز خاصی آنجا نهفته است؟ 

 


بیایید نگاه دقیق‌تری به این کشور جذاب بیندازیم!

ژاپن دربرگیرنده مجمع الجزایری است که در شرق آسیا و بین اقیانوس آرام و دریای ژاپن واقع شده است. حدودا شامل 300 جزیره می‌شود که بزگ ترین این جزیره‌هاهونشو، هوکایدو، کیوشو و شیکوگو نام دارند. ژاپن کمی ‌از کالیفرنیا کوچکتر است.
ژاپن کشوری کوهستانی و بیشتر جزیره‌های آن آتشفشانی هستند؛ به خاطر همین کشوری زلزله خیز به شمار می‌آید و درسال حدود 1500 لرزش داریم که اکثر آنها هم منجر به زمین لرزه می‌شود.
ژاپن حدود 128 میلیون نفر جمعیت دارد و بزرگترین منطقه یعنی توکیو که شامل شهر پایتخت توکیو و چند استان دیگر  می‌شود یکی از بزرگترین پایتختهای جهان بوده که  بالغ بر 30 میلیون نفر جمعیت دارد.
در یک کتاب چینی به نام Book of Han برای اولین بار نام ژاپنی‌ها آورده شده است.
طبق گزارشات چینی‌ها از سه دوره پادشاهی، قدرتمندترین پادشاه این مجمع الجزایر در قرن سوم یاماتایی کوکو نام داشته و براساس یک افسانه امپراطور جیمو در 11 فوریه سال 660 قبل از میلاد ژاپن را کشف کرده و او اولین امپراطور ژاپن به شمار می‌آمده. البته این داستان کاملا نمادین است.
تاریخ ژاپن بسیار درخشان و سرشار از لحظه‌های هیجان انگیز است. این تاریخ یکی از متنوع‌ترین و منحصر به فرد ترین فرهنگها در سراسر جهان را خلق کرده است.
 
حالا ژاپن یک کشور پادشاهی است که برمبنای قانون اساسی اداره می‌شود و اما در آنجا قدرت پادشاه بسیار محدود شده است. درحقیقت پادشاه مقامی‌تشریفاتی دارد که مقامش به عنوان "سمبل یک کشور و سمبل اتحاد مردم" تعریف شده است. درحالیکه حاکمیت مطلق به مردم ژاپن تفویض شده است، قدرت توسط نخست وزیر ژاپن و سایر اعضای منتخب Diet (مجلس ژاپن) حفظ می‌شود.
ژاپن ملتی پیشرو در زمینه تحقیقات، علم و تکنولوژی محسوب می‌شود. این کشور حتی برنامه‌هایی برای تحقیقات در فضا دارد که شامل ساختمان سازی در ماه 2030 نیز می‌شود. پس ما به زودی می‌توانیم سامورایی‌های فضایی را هم ببینیم!!

و حالا در مورد سامورایی‌ها!

آداب و رسوم و فرهنگ ژاپن آنقدر جالب توجه است که نمی‌توانیم برای توصیف آن کلمات مناسبی را پیدا کنیم.  این فرهنگ تحت تاثیر فرهنگ آسیا، اروپا و امریکای شمالی بوده است.
هنرهای سنتی ژاپن عبارتند از: ایکبانا، اریگامی، عروسک سازی، سفالگری، اجرای مراسم سنتی مثل مراسم سنتی چای، باغبانی و شمشیربازی.مانگا را نیز نباید فراموش کنیم؛ کتاب مصور خاص ژاپنی‌ها به نام anime که انیمیشن تلویزیون و فیلم‌های بسیاری از آن تاثیر می‌گیرند.
ژاپن کشوری مذهبی است، مذهب در ژاپن به سوی بازگشت به فطرت انسان گرایش دارد و این باعث تنوع بسیار زیاد آداب مذهبی شده است.
برای مثال والدین و فرزندان طبق آیین شینتو جشن می‌گیرند، دانش آموزان قبل از امتحان دعا می‌خوانند، زوجها مراسم ازدواجشان را در کلیسای مسیحی برگزار می‌کنند و مراسم تدفین در معابد بودایی انجام می‌شود.
فرهنگ ژاپن از فرهنگ‌های مختلف بهترین‌ها را اقتباس کرده و رسم و رسوم خاص و یگانه ژاپن را به وجود آورده است.

تماشا کردن شکوفه‌های گیلاس
 یکی از رسم‌های جالب مردم ژاپن است. میلیونها نفر از آنها همه ساله بعد از ناپدید شدن آسمان گرفته و غم زده زمستان برای دیدن ‌هانامی، یا همان تماشای شکوفه‌های گیلاس دسته جمعی به پارکها و باغهای معابد می‌روند.
وقتی که در یک روز بهاری نسیم ملایمی ‌گلبرگهای سفید و  صورتی به اندازه دانه‌های برف رقصان در باغ را با خود حمل می‌کند، به راحتی می‌توانیم چگونگی شور و اشتیاقی که ژاپنی‌ها برای دیدن این شکوفه‌های کم دوام با جنبه مقدس، دارند را درک کنیم.
 

 
یکی دیگر از هنرهای جذاب و هیجان‌انگیز ژاپنی‌ها  کیمونو است. کیمونو و یاکوتالباسهای سنتی ژاپنی‌ها به شمار می‌آیند. جنس کیمونو از ابریشم و همیشه هم بسیار گران بوده است. پوشیدن کیمونو نیاز به تمرین‌های خاص دارد. اما بی شک ارزشش را دارد. چراکه هنگام پوشیدن حس واقعا شگفت انگیزی به انسان دست می‌دهد! کیمونو لباسی کاملا زنانه و دوست داشتنی است.
 

امروز زنان ژاپنی در مراسم رسمی ‌و یا سنتی مثل مراسم تدفین، جشنهای عروسی و یا آیین و مناسک کیمونو می‌پوشند و به ندرت کسی در زندگی روزمره از کیمونو استفاده می‌کند. رنگ و مدل کیمونو بسته به سن و وضعیت تاهل و تجرد شخصی که آن را می‌پوشد و مراسمی ‌که در آن شرکت می‌کند متفاوت است.
 
حال به سراغ مراسم چای می‌رویم. مراسم چای آیینی سنتی به شمار می‌آید که در آن چای سبز (یاماتچا) آماده شده توسط استاد ماهر در محیط آرام به گروه کوچکی از مهمانان داده می‌شود. در این مراسم هر چیزی زمان و مکان خاص و دلیل ویژه خودش را دارد. چیدمان ساده گلها روی تاقچه نیز باید به گونه ای باشد که وقتی مهمانها وارد شدند همه گلها را تحسین کنند. شیرینی‌هایی که قبل از چای به مهمانها داده می‌شود با وسیله ای به اسم کوروموجی خورده شده و این وسیله برای نشان دادن فصلهای سال طراحی شده اند.
مراسم چای مثل مدیتیشن برای حضور داشتن در زمان حال اجرا می‌شود.
 

 
ژاپن کشور خیلی بزرگی نیست. اما در آنجا شهرهای خیلی زیادی را خواهید یافت که ارزش دیدن دارند. ما سه شهر ژاپن که حتما باید ببینید را به شما معرفی می‌کنیم:
اولین شهر توکیو یعنی پایتخت ژاپن می‌باشد کلمه توکیو پایتخت شرقی ژاپن معنی می‌دهد.
توکیو شهری مدرن و جهانی همراه با آسمان خراشها، فروشگاه‌های الکترونیکی، مجتمع‌های خرید بزرگ و بارها و کلوبهای بی‌شمار می‌باشد. اما توکیو با عبادتگاه‌ها و معابد و حمام‌های عمومی‌اش به سنت و تاریخ نیز وابسته است. طیف گسترده ای از موزه‌های شهر به سنت (هنر و تاریخ) اختصاص دارند.

نیکو
 منطقه ای دیگر در ژاپن است. نیکو شهری کوچک اما باشکوه و میزبان مناطق چشمگیر، معابد بودایی و طبیعتی واقعا ناب برای کشور ژاپن به شمار می‌آید.
 

 
شهر بعدی اساکا نام دارد. از زمانی که که تاریخ ژاپن ثبت شده اساکا شهری مهم و مرکز تجاری این کشور به حساب می‌آمده است. در یک کلام اساکا اولین پایتخت ژاپن بوده است.
درگذشته پایتخت تجاری ژاپن و تا به امروز از بزرگترین شهرهای ژاپن و نهمین شهر بزرگ جهان به شمار می‌آید. اساکا طبق سنت "آشپزخانه کشور" یا پایتخت خوش خوراک نامیده می‌شده و به خاطر ساکنان واقع بین و آشپزی سالمش معروف شده و در کنار لذتها و خوشی‌های شهر نشینی دارای جذابیتهای تاریخی و فرهنگی نیز می‌باشد.
توسعه دادن بخش‌های ساحلی اساکا دوباره این شهر را در نظر توریستها به عنوان شهری مهم و جذاب احیا می‌کند.
شهر مهم بعدی توکیو است. توکیو با صدها باغ و معبد بین سالهای 794 و 1868 پایتخت امپراطوری ژاپن بوده و هنوز هم مرکز فرهنگی ژاپن به شمار می‌آید. باغهای شنی شیب دار به طرز جالبی با سقفهای معابد و عبادتگاه‌های اسرارآمیز شینتو تراز شده و در یک امتداد هستند.
باوجود 1600 معبد بودایی، 400عبادتگاه شینتو، عمارتهای سه گانه وتعداد زیادی باغ و موزه کیوتو تبدیل به گنجینه ارزشمند فرهنگی ژاپن شده است. 17 تا از باغها و مکانهای این شهر در سازمان یونسکو به ثبت رسیده است.
ما بیشتر از این نمی‌توانیم این شهر را توصیف کنیم. برای اینکه تجسم کردن آن غیر ممکن است و بهتر است خودتان همه اینها را ببینید‍!
 

 
و همه اینها بخش بسیار کوچکی از ژاپن به حساب می‌آید و ما نمی‌توانیم تمام جذابیتها و اسرار این کشور را در این متن برایتان بیاوریم. فقط توانستیم تاحدودی ژاپن را معرفی کرده و زیبایی اش را تحسین کنیم.
 
موافقین ۰ مخالفین ۰